وضعیت جنبش دانشجویی در حرکت ٢۵ اردیبهشت

جنبش دانشجویی ایران طی ده سال گذشته از رشد و شکوفایی غیر قابل انکاری برخوردار بوده است. حضور اعتراضی دانشجویان، در همراهی با جنبش وسیع توده های مردم ایران و نیز ایستادگی این جنبش در مقابله با اعمال سیاست های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در دانشگاه های کشور، از جمله محورهای برجسته این جنبش طی دهه اخیر بوده است.

جنبش دانشجویی، همانند دیگر جنبش های اجتماعی ایران، هرگز جنبشی منفک و به مانند جزیره ای دور افتاده از مبارزات عمومی توده های مردم نبوده و نمی تواند هم باشد. جنبش های اجتماعی به رغم تاثیرگذاری بر فرایند مبارزات عمومی مردم، خود نیز از فراز و فرودهای مبارزات جاری توده ها متاثر بوده و به تاسی از افت و خیزهای آشکار مبارزات علنی توده های مردم، دچار نوسانات و فراز و فرودهای مبارزاتی می گردد.

بدیهی است که تأکید برتأثیر متقابل مبارزات عمومی توده های مردم و جنبش های اجتماعی کارگران و دانشجویان و زنان، هرگز به معنای عدم ورود مستقلانه این جنبش ها به عرصه مبارزه نیست. چنانکه جنبش طبقاتی کارگران، جنبش اعتراضی زنان و جنبش دموکراتیک و آزادی خواهانه دانشجویان، در بسیاری موارد بدون اینک توده های مردم ایران در عرصه مبارزاتی حضور محسوس و علنی داشته باشند، خود مستقلا جهت تحقق خواست ها و مطالبات شان حرکت های اعتراضی کوچک و بزرگ زیادی را سازماندهی کرده و می کنند.

با توجه به همه این مفروضات، و با توجه به فروکش کردن ظاهری و موقت اعتراضات علنی و خیابانی توده های مردم ایران طی ماه های گذشته، جنبش دانشجویی نیز دچار افت مبارزاتی محسوسی شد. آنچه مسلم است، روند نزولی مبارزات دانشجویان سراسر کشور، صرفا به دلیل فروکش کردن موقت مبارزات علنی توده ها ی مردم نبوده، بلکه عوامل دیگری هم در آن دخیل بوده اند. گسترش سرکوب در دانشگاه های کشور، حضور علنی نیروهای امنیتی در محیط های دانشجویی، و به طور اخص دستگیری، زندان و  اخراج فعالان اصلی و تاثیر گذاراین جنبش، از جمله دیگر عوامل موثر در کاهش سطح اعتراضات علنی دانشجویان در ماه های اخیر بوده است.

در کنار وضعیت بوجود آمده، یورش رو به تزاید نیروهای حراست و مزدوران بسیجی جهت پیشبرد سیاست تفکیک جنسیتی و اجرای طرح “منشور اخلاقی” در دانشگاه های کشور، فضای عمومی دانشگاه ها را بیش از هر زمان دیگری پلیسی- امنیتی و برای عموم دانشجویان غیر قابل تحمل کرده است. در چنین فضایی، حرکت اعتراضی دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک در روز ۶ اردیبهشت، در اعتراض به فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه و اجرای طرح تفکیک جنسیتی، بارقه امیدی از خیزش مجدد جنبش دانشجویی را در جامعه ایجاد کرد. به دنبال حرکت اعتراضی دانشجویان پلی تکنیک تهران در روز ۶ اردیبهشت، جمعی از دانشجویان علم و صنعت ایران نیز، با صدور بیانیه ای نسبت به فضای امنیتی و سلب حقوق اولیۀ دانشجویان دختر و پسر در این دانشگاه واکنش نشان دادند و خواهان اعتراض عمومی دانشجویان نسبت به وضع موجود شدند.

فشار و سرکوب اعمال شده بر دانشجویان طی دو سال گذشته از جمله ایجاد فضای پلیسی و امنیتی غیر قابل تحمل حاکم بر دانشگاه ها، زمینه مشترک مناسبی بود تا دانشجویان سراسر کشور را در اعتراض به وضعیت موجود به تکاپو وا دارد. بر بستر چنین شرایطی، از طرف دانشجویان دانشگاه تهران روز ٢۵ اردیبهشت به عنوان روز اعتراض سراسری و اعتصاب عمومی دانشجویان سراسر کشور مطرح شد. اعلام همبستگی گروه هائی ازدانشجویان دانشگاه های مختلف کشور با حرکت اعتراضی ٢۵ اردیبهشت، شکل گیری یک حرکت اعتراضی نسبتا وسیعی را نوید می داد.گروه های سبز و اصلاح طلب نیز تبلیغات وسیع و پردامنه ای را پیرامون حرکت اعتراضی دانشجویان سازمان داده و کم و بیش به بزرگنمائی آن پرداختند.

٢۵ اردیبهشت فرا رسید. به رغم آن همه تبلیغات، اطلاع رسانی گسترده و استقبال  گروه هائی از دانشجویان دانشگاه های کشور در حمایت و پیوستن به اعتصاب عمومی روز٢۵ اردیبهشت، اما عملا اعتراضات درخوری به مفهوم عمومی و سراسری آن شکل نگرفت. در میان دانشگاه های کشور، دانشجویان دانشگاه تهران با راهپیمایی در فضای دانشگاه، خواندن سرود یار دبستانی و سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور، وسیع ترین اعتراض را به نمایش گذاشتند. در سایر دانشگاه های کشور، به جز اعتراضات دانشجویان چند دانشگاه از جمله دانشگاه مازندران، نوشیروان بابل و پلی تکنیک، عملا حرکت اعتراضی قابل توجهی آن چنان که امید و انتظار می رفت به وقوع نپیوست. چرا؟

١- جدای از افت موقت اعتراضات علنی توده های مردم ایران و مستثنا از شرایط سرکوب و فضای امنیتی حاکم بر جامعه و دانشگاه های کشور، دستگیری، زندان و اخراج اکثر فعالان موثر جنبش دانشجویی از دانشگاه های کشور، ضربه غیر قابل انکاری است که طی سال های اخیر بر جنبش دانشجویی ایران وارد شده است. اگرچه جنبش دانشجویی به دلیل جوان بودن و پویش ذاتی خود قادر به جبران این صدمات است، اما، اثرات مخرب آن از جمله سرخوردگی و تاوان هزینه های سنگین حرکت های اعتراضی، امری نیست که یک شبه محو گردد. لذا، باید اذعان داشت که با دستگیری ، زندان و اخراج وسیع فعالان این جنبش، هنوز سایه هایی از صدمات وارد شده بر فضای جنبش دانشجویی ایران حاکم است که نباید از آن غافل ماند.

٢-احتمال بروز یک حرکت اعتراضی وسیع در ٢۵ اردیبهشت، توأم با مداخله و تبلیغات گسترده اپوزیسیون بورژوائی خارج کشور، آن چنان نیروهای امنیتی رژیم را وحشت زده کرد که با تمام نیرو و توان سرکوبگری شان، وارد میدان نبرد با دانشجویان شوند. حضور گسترده ماموران انتظامی، نیروهای امنیتی، لباس شخصی ها و صف آرایی گسترده شان در مقابل دانشگاه های کشور از  نخستین ساعات روز ٢۵ اردیبهشت، آنچنان پر رنگ بود که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کرد.

تفتیش دانشجویان توسط نیروهای مزدور حراست، گرفتن کارت دانشجویی عناصر فعال جنبش دانشجویی و جلوگیری از ورودشان به دانشگاه، فعال شدن مزدوران بسیجی در مقابله با دانشجویان، از جمله تمهیدات دیگری بود که مجموعه عوامل امنیتی جمهوری اسلامی، خود را جهت رو در رویی و سرکوب حرکت اعتراضی ٢۵ اردیبهشت آماده کرده بودند. اگرچه نقش سرکوب در بازدارندگی حرکت اعتراضی ٢۵ اردیبهشت انکار ناپذیر است اما، تمام موضوع نیست. جنبش دانشجویی ایران در سال های گذشته و در شرایط سرکوب مشابه و بعضا بیشتر هم، حرکت های اعتراضی وسیعی از خود به نمایش گذاشته است.

٣- جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های سیاسی – اجتماعی ایران به لحاظ بینش سیاسی هم اکنون به آن درجه از آگاهی دست یافته اند که اجازه ندهند ثمرات تلاش و هزینه کردن های شان، از طرف گرایشات رفورمیستی، مصادره گردد.

تجارب انقلاب ۵٧ و تجارب بیش از سه دهه مبارزات سیاسی جاری، جنبش هایی اجتماعی را بر آن داشته تا نسبت به هویت سیاسی و استقلال حرکت های اعتراضی شان در درون جامعه حساس باشند. وجه غالب جنبش دانشجویی ایران که در مقاطع سال های ٧۶ تا ٨٢ ابزاری برای سکوی پرش اصلاح طلبان حکومتی شد، هم اکنون در جایگاهی متفاوت از آن سال ها قرار دارد. این جنبش در تجربه عملی خود دریافته که برای دست یابی به آزادی و تحقق مطالبات دموکراتیک خود، نمی بایست به “اصلاح طلبان” و “سبز” ها دخیل بندد. وجه غالب جنبش دانشجویی، هم اکنون در همراهی با مبارزات توده های مردم ایران در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی قرار دارد. جنبش دانشجویی همراه با توده های میلیونی مردم ایران به این حقیقت دست یافته اند، که تمام جناح های حکومتی، مستثنا از همه تضادها و درگیری های درونی شان، تنها به استمرار و ماندگاری جمهوری اسلامی می اندیشند. ماندگاری این رژیم نیز، چیزی جز استمرار فقر و بیکاری، تشدید سرکوب و کشتار توده های مردم، دستگیری، شکنجه، تجاوز و اعدام جوانان و فعالان سیاسی در عرصه های مختلف جامعه از جمله دانشگاه های کشور نخواهد بود.

صدور اطلاعیه های رنگارنک “اصلاح طلبان سبز” و شماری از دانشجویان طرفدار آنان، که هنوز نسبت به “اصلاح طلبان” دچار توهم هستند و یا در چهار چوب معینی از منافع مشترک با آنان برخوردارند، از جمله عوامل بسیار مهمی بود که بخشی از جنبش دانشجویی را نسبت به حرکت عمومی ٢۵ اردیبهشت بی تفاوت کرد.

طی ده سال گذشته، جنبش دانشجویی ایران در واکنش به شرایط سرکوب و مقابله با ایجاد فضای پلیسی در محیط دانشگاه های کشور، اعتراضات تحسین برانگیزی را به نمایش گذاشته است. اعتصاب بزرگ دانشجویان در دانشگاه تبریز، اعتراضات وسیع چندین و چند باره دانشجویان دانشگاه شیراز، تهران، امیرکبیر، صنعتی شریف، دانشگاه مازندران و دیگر دانشگاه های ایران، نمونه های با ارزشی از حرکت های اعتراضی جنبش دانشجویی طی سال های گذشته بوده است. به رغم اعتراضات وسیع صورت گرفته در سال های میانی دهه هشتاد و به رغم عمق و گستردگی حرکت های اعتراضی جنبش دانشجویی، اما، اغلب این اعتراضات به صورت حرکت های غیر مرتبط و جدا از هم در دانشگاه های مختلف کشور صورت گرفته است. پراکندگی و عدم بهم پیوستگی حرکت های اعتراضی دانشجویان، همواره یکی از ضعف های برجسته جنبش دانشجویی ایران بوده است.

نیروهای امنیتی و سرکوبگران جمهوری اسلامی نیز، با استفاده از همین پراکندگی و غیر هم زمان بودن اعتراضات دانشجویی، فرصت داشته اند تا با تمرکز نیرو در یک دانشگاه، بیشترین سرکوب و فشار ممکن را بر فعالان همان دانشگاه اعمال کنند. لذا، نفس اقدام دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور در سازماندهی یک حرکت اعتراضی مشترک را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. اگرچه این حرکت مشترک جنبش دانشجویی در نخستین تجربه خود آنچنان که انتظار می رفت نتوانست در ابعاد وسیع، دانشجویان سراسر کشور را به اعتراض بکشاند، اما، قدر مسلم تجربه با ارزشی است که در بطن جنبش دانشجویی ایران نطفه بست و در آینده ای نه چندان دور شاهد زایش آن در عرصه های وسیعتری خواهیم بود.

متن کامل نشریه در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.