نبرد دلاورانه کارگران “هپکو”

٢١ بهمن ١٣٩۵- اعتراضات پرشور و مستمر بیش از ۱۳۰۰ کارگر هپکو در شکل اعتصاب، راه‌پیمایی و اجتماعات اعتراضی که از اوائل دی‌ماه آغاز شد و تا امروز (۱۹ بهمن) ادامه یافته است، نمونه‌ی درخشان دیگری از اتحاد و همبستگی کارگری و ارتقاء سطح آگاهی طبقاتی در صفوف کارگران را به نمایش گذاشت. حرکت اعتراضی و گسترده‌ی کارگران هپکو که متمایزازاعتراضات پیشین و از برجسته‌ترین اعتراضات کارگری در این دوره است، نمود دیگری از جنگ آشکار طبقه کارگر علیه طبقه سرمایه‌دار و دولت این طبقه و برگ زرین دیگری از کتاب قطور مبارزه طبقاتی کارگران است که به رغم تلاش‌ها و اقدامات سرکوب‌گرانه نظم حاکم و بی‌اعتنایی خبرگزاری های دولتی، بازتاب بسیار وسیع و گسترده ای یافت. اعتراضات کارگری در شکل اعتصاب، تجمع و راه‌پیمایی البته منحصر به کارگران شرکت هپکو نیست. در سرتاسر کشور و در اغلب کارخانه‌ها و موسسات تولیدی و خدماتی، شاهد اعتراضات و اعتصاباتی هستیم که پیوسته در حال افزایش است. علی‌رغم رویدادهای گوناگونی که گاه رژیم ارتجاعی حاکم در ایجاد و بزرگ کردن آن نقش ایفا می کند تا اعتراضات و مطالبات طبقه کارگر را به پشت صحنه براند، هم‌چنین به‌رغم حوادث بسیار تلخی از نوع پلاسکو که هر روز جان کارگران را می‌گیرد و گاه چنان فجیع و سنگین است که این اعتراضات و مطالبات تا چندین و چند روز تحت‌الشعاع آن قرار می‌گیرند، اما فشار کار و استثمار بر گُرده طبقه کارگر چنان سخت و شدید است که اعتراض و مبارزه آشکارکارگران، هر روز در این یا آن کارخانه و در این یا آن موسسه تولیدی و خدماتی فوران و سرریز می‌کند و پژواک آن در تمام پهنه چامعه شنیده می‌شود. می‌توان از صدها اعتراض و اعتصاب کارگری در همین بازه‌ی زمانی که هپکو وارد اعتصاب شده و کارگران قهرمان آتش‌نشان، در آتش حرص و آز سرمایه‌داران و مرتجعین حاکم خاکستر شدند نام برد. از آن نمونه است؛ ۷ اعتصاب و تجمع اعتراضی ۳۰۰۰ کارگر مجتمع کشت و صنع نی‌شکر هفت‌تپه که در دوره‌ی بعد از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی بی‌سابقه است. ۴ اعتصاب در پالایشگاه نفت کرمانشاه و پالایشگاه ستاره خلیج فارس، حداقل ۵ اعتصاب و راه‌پیمایی کارگران پلی‌اکریل، ۴ اعتصاب در معدن طزره، ۷ اعتصاب در کاشی‌سازی اراک، کاغذسازی نوظهور، پتروشیمی امیرکبیر، کمپرسورسازی تبریز، کارگران برق فشار قوی و مجتمع آلومینیوم هرمزگان، ۴ اعتصاب در سیمان مسجد سلیمان و دهلران، ۵ اعتصاب در گروه ملی فولاد، فولاد اهواز و ذوب‌آهن اردبیل، ۵ اعتصاب در شیشه‌سازی و کنترسازی قزوین، ۲ اعتصاب در نساجی یزد و پویشینه بافت قزوین، ۳ تجمع بزرگ بازنشستگان تامین اجتماعی و بازنشستگان فولاد، اجتماعات اعتراضی و مکرر کارگران شهرداری ها، بیش از ۵٠ روز تجمع مداوم کارگران کشت و صنعت مهاباد و بالاخره نامه اعتراضی ۱۲۰ هزار کارگر پیمانکار صنعت نفت برای تبدیل وضعیت و همسان‌سازی مزد و مزایا.
این‌ها فقط چند نمونه از اعتراضات کارگری تنها در فاصله‌ای است که تجمع و اعتصاب کارگران هپکو از اوائل دی آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است.
اما از میان همه این اعتراضات و اعتصابات بسیار مهم کارگری، اعتصاب و تجمعات اعتراضی کارگران هپکو از برجستگی خاصی برخوردار است و جا دارد به‌طور ویژه آن را مورد بررسی قرار دهیم. اما قبل از آن‌که وارد چند و چون اعتصاب ، راهپیمایی و اجتماعات اعتراضی کارگران هپکو شویم، نخست ببینیم هپکو چگونه شرکتی است و خواست عمومی کارگران چیست؟
شرکت هپکو در سال ۱۳۵۱ با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی درشهرصنعتی اراک در زمینی به وسعت ۹٠ هکتار با هدف مونتاژ ماشین‌آلات راهسازی تاسیس شد. از سال ۵۴ با همکاری شرکت‌های اینترناش (آمریکایی)، پوکلین (فرانسوی)، ساکائی (ژاپنی)، دایناپاک (سوئدی) و لوکومو (فنلاندی) رسما شروع به فعالیت کرد. بعد از انقلاب با همکاری شرکت (Liebherr) لیبهر آلمان در سال ۶۱، ساخت ماشین‌آلات راهسازی را در دستور کار خود قرار داد و سال ۷۱ به بهره‌برداری رسید. هپکو با بیش از دو هزار کارگر بزرگ‌ترین تولیدکننده ماشین‌آلات سنگین راهسازی مانند لودر، بیل‌های مکانیکی، بلدوزر، غلتک، گریدر و ماشین‌های کشاورزی مانند تراکتورو کمباین است که زیر نظر سازمان گسترش و نوسازی صنایع اداره می‌شد. در آذرماه سال ۸۵ از سوی سازمان خصوصی سازی به قیمت ۳۸ میلیارد تومان عرضه شد. علی اصغر عطاریان خریدار این شرکت با واریز کردن ۱۵ میلیارد تومان متعهد شد ۲۳ میلیارد تومان باقی مانده را ظرف ۳۵ روز واریز کند. ولی این پول در مهلت مقرر واریز نشد و معامله ظاهرا باطل اعلام شد. اما بدنبال بندوبست عطاریان با برخی از مقامات با نفوذ دولتی، هپکو بار دیگر در بهمن ۸۵ عرضه شد که بدون هیچ‌گونه رقابتی، عطاریان که مدیریت “مجموعه واگون‌سازی کوثر”، “صندوق نسوز کاوه”، “تولید مبارز” و “تامین ماسه ریخته‌گری” را برعهده داشت، بدون آن که ریال دیگری بپردازد، هپکو را نیز تصاحب کرد. عطاریان پس از چند سال استثمار شدید کارگران و کسب سودهای هنگفت (تنها در سال ۸۶ مبلغ ۱۷ میلیاردتومان سود داشت) حتا پس از ده سال نه تنها بدهی خود بابت خرید شرکت هپکو را نپرداخت، بلکه میلیاردها تومان دیگر نیز از قِبَلِ ماشین‌آلات شرکت بالا کشید. این سرمایه‌دار گردن کلفت که چند برابر پول پرداختی اولیه را از دسترنج کارگران درآورده و ثمره کار کارگران را سال‌ها به جیب زده، مانند بسیاری دیگر ازصاحبان کارخانه‌ها و واحدهای خصوصی‌سازی شده، بیش از هزار تن از کارگران را به تدریج اخراج کرد. عطاریان به بهانه نداشتن توجیه اقتصادی، درصدد برآمد کارخانه را تعطیل و آن را منحل کند و زمین کارخانه را که قیمت آن بسیار افزایش یافته است بفروشد. اکنون ماه‌هاست حالت بلاتکلیفی بر هپکو حاکم شده و حتا بحث بازگرداندن مالکیت شرکت به دولت و اداره دوباره آن زیر نظر سازمان گسترش و نوسازی مطرح شده است. بیش از ۹ ماه است دستمزد کارگارن یا به‌طور ناقص پرداخت شده (اردیبهشت تا آخر مرداد) و یا اصلا پرداخت نشده است (شهریور تا آخر دی). کارگران هپکو مدت‌هاست خطر تعطیلی کامل کارخانه و از دست دادن شغل را از نزدیک احساس کرده‌اند. ده‌ها کارخانه در اراک پس از واگذاری به بخش خصوصی در مقابل چشم آن‌ها به کلی تعطیل و تمام کارگران آن به خیابان پرتاب شده‌اند. عین همین روند در هپکو نیز آغاز شده و در شرف اجرا بود که کارگران هپکو متحد و یکپارچه در برابر آن ایستاده اند.
اعتراضات اخیر کارگران هپکو روز ۱۲ دی با تجمع گروهی از کارگران که از اراک به تهران رفته بودند، در برابر ساختمان خصوصی‌سازی آغاز شد. کارگران در این تجمع اعتراضی، ضمن طرح مطالبات معوقه، با حمل پارچه نوشته‌های بزرگی خواستار تسریع در تعیین تکلیف شرکت هپکو شده و از سازمان خصوصی‌سازی خواسته بودند این شرکت را به دولت بازگرداند. پس از بازگشت این کارگران به اراک، موج اعتصاب و راهپیمایی آغاز شد. بیش از ۱۳۰۰ کارگر هپکو روز ۱۸ دی وارد خیابان‌های اراک شدند و بعد از یک رژه خیابانی در میدان مرکزی شهر دست به تجمع زدند. تجمعات اعتراضی کارگران هپکو در روزهای بعد نیز خواه در کارخانه خواه در خیابان ادامه یافت. علاوه بر این‌ها کارگران با امضاء طومار اعتراضی بسیار بلندی که آن را از سقف کارخانه آویزان کرده بودند، پیگیر مطالبات خود شدند. در این میان وعده‌هایی در مورد پرداخت معوقات مزدی به کارگران داده می‌شد اما به آن عمل نشد. ۲۹ دی بار دیگر کارگران به خیابان آمدند و ضمن سر دادن شعار و راهپیمایی، در برابر استانداری دست به تجمع زدند. تجمعات و راهپیمایی کارگران هپکو، در روزهای بعد هم در کارخانه و هم بیرون از آن ادامه یافت. دوم بهمن راهپیمایی و تجمع در مقابل استانداری مرکزی، هشت بهمن راهپیمایی و تجمع در مصلای شهر اراک و دعوت از مردم به حمایت از کارگران، سیزده بهمن هم‌زمان با ورود محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت به شهر اراک، راهپیمایی و تجمع در مقابل استانداری، هفده ونوزده بهمن بار دیگر راهپیمایی در خیابان و تجع اعتراضی در میدان اصلی شهر اراک. این اعتراضات هم‌چنان ادامه دارد.
کارگران با سردادن شعارهایی چون “یک اختلاس کم بشه – مشکل ما حل می شه”، “بِرِس به داد هپکو”، “هپکو نشه پلاسکو”!، “مرگ برمسئول بی لیاقت”،”دربهارآزادی- جیب کارگرخالی” خواست‌های سه‌گانه خود شامل، تسریع در تعیین تکلیف وضعیت سهام‌داری شرکت، برکناری تیم مدیریت و پرداخت تمام مطالبات معوقه پرسنل هپکو را که بر پلاکاردهای بزرگی نقش بسته بود، مطرح نموده و به اعتصاب و اعتراض مستمر، برجسته و پرشور خود ادامه دادند. روز ۱۸ بهمن وعده‌هایی در مورد پرداخت حقوق‌های معوقه و تعیین تکلیف کارخانه هپکو به کارگران داده شد. اما در این زمینه نیز هنوز هیچ گام عملی برداشته نشده است.
برجستگی اعتراض هپکو فقط در این نیست که این اعتراض یکپارچه‏ی بیش از ۱۳۰۰ کارگر است و یک ماه دوام یافته و گام‌ها و شعارهای پرطنین کارگران این شرکت خیابان‌ها و میادین بزرگ شهر اراک را به لرزه افکنده است، برجستگی اعتراض در هپکو این هم نیست که خواست‌های یکدست خویش را توانسته‌اند به میان عموم توده‌های مردم ایران ببرند و معضلات و گرفتاری‌های خود را در ابعادی وسیع رسانه‌ای سازند. ویژگی اصلی اعتراض در هپکو که آن را از سایر اعتراضات کارگری متمایز ساخته و برجسته می‌کند، روحیه اعتراضی کارگران و پشتیبانی کامل از نمایندگان خود در ورود به یک مبارزه مستقیم سیاسی‌ست. در تجمعات و راهپیمایی‌های پرشور هپکو، کارگران ضمن ابراز نارضایتی از وضع موجود علاوه برشعار های فوق که با شور و حرارت سر می دادند، این شعر را بطور دستجمعی می خواندند: “زیر بار ستم نمی کنیم زندگی – جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی”، “وای از این وضع – وای از این وضع”! کارگران با سردادن دسته‌جمعی این شعار و تکرار آن در واقع خاطره روزهای قبل از قیام و مبارزات خیابانی توده‌های مردم علیه رژیم دیکتاتوری شاه را زنده می‌کردند. مبارزاتی که در ادامه خود به قیام و سرنگونی رژیم سلطنتی منجر شد. کارگران هپکو با سردادن این شعار، در واقع آمیخته‌ای از شور و خواست و گرایش عمومی خود به سرنگونی رژیم ارتجاعی حاکم را نشان می‌دادند.
اما این هنوز تمام مساله نیست. مهم‌تر از آن، سخنرانی شجاعانه یکی از کارگران به نمایندگی از کارگران هپکو در یکی از راهپیمایی‌ها و تجمعات اعتراضی کارگران است. تجمعی که نیروی سرکوب انتظامی به قصد مقابله با آن سعی کرد کارگران را محاصره و حلقه این محاصره را تنگ‌تر کند تا با یک یورش سازمان‌یافته، کارگران را پراکنده سازد. در این تجمع یکی از کارگران هپکو ، در حالی‌که روی چهارپایه، چون نگینی در میان کارگران ایستاده وکارگران دُور و اطراف وی را احاطه کرده بودند، در سخنانی ساده، کوتاه اما عمیق و متهورانه که مدام مورد تایید رفقای کارگر او قرار می‌گرفت، نوک تیز حملات خود را متوجه دولت ساخت. او با اشاره به وضعیت معیشتی وخیم کارگران، خطاب به نیروهای سرکوب انتظامی گفت، کارگران از باتوم و زندان نمی‌ترسند چرا که زندگی چنان دشوارو خفت بار شده که باتوم و زندان، از آن بهتر وقابل تحمل‌تر شده است. کارگر هپکو به دولت و زدوبندهای آن با عطاریان صاحب شرکت هپکو تاخت و آن را افشا کرد. کارگر شجاع هپکو سیاست خصوصی‌سازی و تعطیل کارخانه‌های اراک را مورد حمله قرار داد و عواقب خصوصی‌سازی‌ها وبیکاری گسترده کارگران و بی‌نانی خانواده‌های کارگری را جلو چشم جامعه قرار داد. کارگر هپکو به نیروی انتظامی گفت؛ نمی‌توان با زور امنیت برقرار کرد. او از بیکاری به عنوان مادر همه فسادهای اجتماعی یاد کرد و بالاخره خطاب به نیروهای انتظامی که باتوم‌های خود را برای فرود آوردن بر فرق سر کارگران بلند کرده بودند، به نقش آن‌ها در حمایت از استثمارگران و گردن کلفت‌هایی چون عطاریان که هپکو را به آستانه تعطیلی کشانده و ۵ ماه دستمزد کارگران را گروگان گرفته اشاره نمود وبدین ترتیب آگاهی سیاسی و شناخت کارگران آگاه از این نیروها به مثابه ابزار سرکوب کارگران و وسیله اعمال اراده‌ی طبقه سرمایه‌دار حاکم نشان داد. کارگر شجاع هپکو در سخنان خود چنین گفت: “پاسخ نیروی انتظامی به حقوق بشر، به خواسته ما اینه، آقای نیروی انتظامی اگر راست می‌گی این همه مواد مخدر را تو شهر جمع کن. این جا یک مشت کارگرند که خدا شاهده پول نون امروز بعدازظهر رو ندارن! اگه راست می‌گی، برو مواد مخدر رو تو شهر جمع کن که زیر دو دقیقه می‌شه مواد مخدر تهیه کنی، زیر دو دقیقه! یه مشت کارگر گشنه چند ماهه سرگردون‌اند، چند ساله فقط بازیچه یک شخصی شدن به نام عطاریان! آقا این که دیگه فیثاغورث نیست، چرا مسئولین خودشونو زدن به کوچه علی چپ؟ چرا؟ چرا استاندار هیچ صداش در نمی‌آد؟ آقای استاندار خیانت کردی به مردم! آقای استاندار چرا گذاشتی عطاریان از این شهر بره؟ چرا این بساط رو داریم؟ اگه این بساط رو داریم، آقای نیروی انتظامی، اگه این بساط رو داریم از بی‌عرضگی مسئولینه، از سکوت مسئولینه، بسه دیگه این سکوت، خدا شاهده به جان تک دخترم، بچه‌ی تو راهم، از باتوم‌تون نمی‌ترسم، یعنی اگه برم تو اوین از این زندگی کثافتم بهتره! از این‌که همیشه جلو زن و بچه‏ام کوچک بشم خیلی بهتره، حرف از یاد آدم نمی‌ره، این باتوم درست می‌شه، متاسفم، متاسفم برای دولت‌مردان، متاسفم برای مسئولین شهرم. همه کارخانجات اراک همین‌طوری از بین رفتند. این شرکت، نشد آوانگان. این شرکت سکوت نکرد. متاسفم برات عزیز من! تو نیروی انتظامی که باتوم تو برای من نگه داشتی. شرکت آونگان تعطیل شد، رفت، از حال زن و بچه‌اش خبر دارید؟ شرکت صنایع تعطیل شد، آقای نیروی انتظامی پیشگیری می‌کردید، بیکاری مادر همه فسادهای اجتماع است. آقای نیروی انتظامی جوان شهر کجا بره کار کنه؟ بیاد تو شرکت هپکو؟ کجا نیرو می‌گیره؟ امنیت را چه جوری می‌تونی برقرار کنی؟ با زور یا با تدبیر؟ تدبیرتون اینه آقای نیروی انتظامی؟ آقای عطاریان یک نفره اگه راست می‌گید برید اونو بردارید بیارید، برای ما نمی‌خواد شاخ و شونه بکشی! آقای نیروی انتظامی عطاریان یک نفره،اما گردن کلفته مفت‌خوره!”.
چنان‌چه می‌بینیم سخنرانی کوتاه و شجاعانه کارگر هپکو، در کلیت خود یک سخنرانی سیاسی علیه دولت است. این فقط سخنان یک کارگر نبود، بلکه حرف دل تمام کارگران هپکوو بسیاری دیگر از کارگران ایران است. چه بسیار کارخانه‌هایی که بعد از واگذاری به بخش خصوصی تعطیل شدند و سرمایه‌داران بی‌سروصدا کارگران را اخراج و به ورطه بیکاری و هلاک انداخته‌اند. آونگان اراک یکی از آن‌هاست. کارگران هپکو اراک اما اجازه ندادند سرمایه‌دارن و دولت آن‌ها آن‌چه را که با آونگان و صدها کارخانه دیگر کردند، با هپکو انجام دهند. کارگران هپکو شجاعانه در برابر تعرض طبقه حاکم ایستاده‌اند.
در سرتاسر کشور کارگران به‌طور روزمره در جنگ و رویارویی با سرمایه‌داران و دولت آن‌ها هستند. هپکو در این میان اما نمونه‌ای بسیار برجسته از یک رویارویی آشکار و مستقیم با دولت است. اعتراضات گسترده کارگری در اشکالی متنوع در چهار گوشه کشورازاستان های جنوبی وشمالی گرفته تا استان های شرقی و غربی و استان مرکزی، که به نمونه هائی ازان اشاره شد در حال گسترش است. این اعتصابات از جمله اعتصابات، تجمعات و راهپیمایی‌های اعتراضی پرشور و مکرر کارگران شرکت هپکو، بار دیگر نشان داد کدام طبقه در میدان و در صحنه اصلی مبارزه ایستاده است. تمام این واقعیت‌ها بار دیگر این حقیقت را اثبات می‌کند که طبقه کارگر یگانه نیروی مبارزه‏ی پی‏گیر و قاطع میدان است که خواهان دگرگونی نظم موجود و تغییر و تحول بنیادی‌ست!

متن کامل نشریه کار شماره ۷۳۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.