برنامه مقایسه‌ای: دمکراسی پارلمانی یا دمکراسی شورایی

سازمان‌های سیاسی طرفدار نظام سرمایه‌داری چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟

دمکراسی پارلمانی

احزاب و سازمان‌های طرفدار نظم سرمایه‌داری که سال‌ها مجری و حامی سیاست‌های طبقه سرمایه‌دار، از طریق اختناق و سرکوب و برقراری دیکتاتوری عریان در ایران بوده‌اند، اکنون‌که مردم برای سرنگونی رژیم ضد دمکراتیک و ضد انسانی جمهوری اسلامی به پا خاسته‌اند، وعده برقراری یک دمکراسی پارلمانی را به مردم ایران می‌دهند. دمکراسی پارلمانی به‌عنوان دمکراتیک‌ترین شکل حاکمیت طبقه سرمایه‌دار، به این معناست که به مردم این حق داده می‌شود که مثلاً هر چهار سال یک‌بار پای صندوق رأی‌گیری بروند و آزادانه نمایندگانی را برای مجلس انتخاب کنند و یا یک رئیس‌جمهور برگزینند.

در دمکراسی‌های پارلمانی ظاهراً مردم آزادند که به هر کس می‌خواهند رأی دهند و هر شهروندی یک رأی دارد. این ظاهر قضیه است، در عمل چنین نیست. سرمایه‌داران، قدرت دولتی را در اختیاردارند. امکانات مالی وسیعی دارند. وسایل و امکانات تبلیغاتی و شکل‌دهی به افکار عمومی ازجمله رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و مجلات در انحصار آن‌هاست، با اتکا به همین ابزار قادرند چنان به افکار عمومی شکل دهند که بدون این‌که نیازی به تقلب‌های انتخاباتی، تهدید و فشار داشته باشند، نمایندگان موردنظر خود را بر کرسی‌های مجلس بنشانند و یا رئیس‌جمهور موردنظر خود را در رأس قدرت اجرایی قرار دهند. در دمکراسی پارلمانی، احزاب متعددی وجود دارند که هنگام انتخابات به مردم وعده‌ووعیدهای زیادی می‌دهند، اما به‌جز احزاب وابسته به طبقه کارگر، هنگامی‌که نمایندگان این احزاب، انتخاب شدند، وعده‌های خود را فراموش می‌کنند و به آن چیزی عمل می‌کنند که منافع طبقه سرمایه‌دار ایجاب می‌نماید. ازآنجایی‌که در دمکراسی پارلمانی، حق فراخوانی از مردم سلب شده است و آن‌ها نمی‌توانند نماینده‌ای را که خود انتخاب کرده‌اند معزول کنند، لذا دستشان از همه‌جا کوتاه است و باید منتظر به پایان رسیدن دوره نمایندگی چهار سال وی شوند.

در دمکراسی پارلمانی، سیستم انتخابی مقامات در همین حدود و تااندازه‌ای در سطح محلی، محدود می‌ماند. بقیه مقامات و صاحب‌منصبان کشوری و لشکری، همه انتصابی‌اند و جزء لاینفک و همیشگی دستگاه بوروکراتیک.

نکته مهم اما در این است که در یک دمکراسی پارلمانی، قدرت واقعی در دست ارگان‌ها و نهادهای ظاهراً انتخابی نیست. بلکه در دست یک بوروکراسی حرفه‌ای باتجربه، ممتاز و بالای سر مردم است که امور کشور را اداره می‌کند و در کنار آن نیروهای مسلح حرفه‌ای مجزا از مردم قرارگرفته‌اند که در رأس آن‌ها نیز فرماندهان عالی‌رتبه انتصابی قرار دارند.

احزاب و نمایندگان منتخب، ولو چپ‌ترین آن‌ها می‌آیند و می‌روند، بدون این‌که چیزی تغییر کند. چون درواقع، قدرت در جای دیگری است. در حقیقت امر، دمکراسی پارلمانی، یک دمکراسی برای اقلیت ثروتمند و سرمایه‌دار است و نه برای توده‌های وسیع کارگر و زحمتکش و ستمدیده که اکثریت مردم را تشکیل می‌دهند. البته این دمکراسی پارلمانی هم در آن کشورهایی توانسته شکل بگیرد و استمرار یابد که پایه‌‌های آن چند قرن پیش، زمانی که بورژوازی هنوز طبقه‌ای مترقی بود گذاشته شد و نه در مورد کشورهایی نظیر ایران که طبقه سرمایه‌دار آن‌ها از همان آغاز، ارتجاعی و ضد دمکراتیک متولد شد و همواره با استبداد و دیکتاتوری عریان حکومت کرده است.

سازمان فدائیان (اقلیت) چه می‌گوید و چه می‌خواهد؟

دمکراسی شورایی

سازمان فدائیان (اقلیت) از استقرار یک دمکراسی مستقیم دفاع می‌کند که عالی‌ترین و کامل‌ترین شکل دمکراسی است. در این نوع از دمکراسی، توده‌های کارگر و زحمتکش مستقیماً اعمال حاکمیت می‌کنند، سیستم انتصابی مقامات به‌کلی برمی‌افتد و کلیه مناصب و مقامات دولتی از پایین‌ترین تا بالاترین سطوح، انتخابی و در هرلحظه قابل عزل هستند.

ارگان‌های اعمال حاکمیت و دمکراسی مستقیم که مردم ایران با آن‌ها آشنایی دارند، شوراها هستند.

توده‌های مردم در شهرها و روستاها، در هرجایی که کار می‌کنند و نیز در محل زندگی‌شان، نمایندگان مورد اعتماد و شناخته‌شده خود را از میان خودشان انتخاب می‌کنند و با تشکیل شوراها، رتق‌وفتق امور را در دست می‌گیرند.

این شوراهای نمایندگان مردم کارگر و زحمتکش، در سطح روستاها، شهرها، استان‌ها و مناطق به ارگان‌های عالی‌تری شکل می‌دهند که اداره امور را در آن منطقه بر عهده می‌گیرند. در بالاترین سطح، کنگره سراسری شوراهای نمایندگان تشکیل می‌شود که بالاترین ارگان تصمیم‌گیرنده کشور خواهد بود.

در یک چنین دمکراسی، دیگر نیازی به بوروکراسی مافوق مردم و نیروهای مسلح حرفه‌ای مجزا از مردم نیست. توده‌های مردم خود مستقیماً اداره امور کشور را بر عهده می‌گیرند و امور روزمره خود را رتق‌وفتق می‌کنند. نیروهای مسلح حافظ این دمکراسی، نیز خود توده‌های مردم تحت اتوریته شوراها هستند.

در دمکراسی شورایی برخلاف دمکراسی پارلمانی که مجلس، مرکز وراجی و سخنرانی ست و تصمیمات اصلی کشوری را بوروکراسی و مقامات انتصابی می‌گیرند، شوراها از قدرت تام و تمام برخوردارند. چراکه درآن‌واحد هم از قدرت قانون‌گذاری برخوردارند وهم اجرایی. در دمکراسی شورایی، دیگر به فردی به نام رهبر و رئیس‌جمهور و وزرای انتصابی نیازی نیست. رهبری در تمام سطوح جمعی ست. در بالاترین سطح دمکراسی شورایی، رهبری جمعی از طریق کنگره سراسری شوراهای نمایندگان و کمیسیون‌های اجرایی آن انجام می‌گیرد. دمکراسی شورایی به معنای مشارکت و مداخله عموم توده‌های زحمتکش مردم از زن و مرد، در  اداره امور کشور است، لذا برای این‌که همه مردم، رسم کشورداری و اداره امور کشور را بیاموزند، نمایندگان شوراها برای یک دوره یک یا دوساله انتخاب می‌شوند. علاوه بر این، در دمکراسی شورایی برخلاف دمکراسی پارلمانی که نمایندگان، وزرا و تمام صاحبان مقام و منصب از امتیازات ویژه‌ای برخوردارند و حقوق‌های کلان دریافت می‌کنند، نمایندگان و مقامات دولتی از امتیاز ویژه‌ای برخوردار نخواهند بود و حداکثر حقوق آن‌ها از متوسط دستمزد کارگران ماهر تجاوز نخواهد کرد.

در دمکراسی شورایی، سیستم قضایی کشور نیز متحول می‌گردد و قضات نیز توسط مردم انتخاب می‌شوند و مردم از حق عزل آن‌ها نیز برخوردار می‌گردند.

تنها، دمکراسی شورایی ست که می‌تواند توده‌های زحمتکش مردم ایران را بر سرنوشت خویش حاکم سازد.

 

متن کامل در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.